آيا منكران سوره‌ای همانند قرآن آورده‌اند؟

 

در سوره بقره آيه 23 مى‏خوانيم «اگر در باره آنچه بر بنده خود (پيامبر) نازل كرده‏ايم شك و ترديد داريد (لا اقل) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را غير از خدا بر اين كار دعوت كنيد اگر راست مى‏گویید.».

و به اين ترتيب قرآن همه منكران را دعوت به مبارزه با قرآن و همانند يك سوره مانند آن مى‏كند تا عجز آن‌ها دليلى روشن باشد بر اصالت اين وحى آسمانى در رسالت الهى آورنده آن.

سپس براى تاكيد بيشتر مى‏گويد: تنها خودتان به اين كار قيام نكنيد بلكه "تمام گواهان خود را جز خدا دعوت كنيد (تا شما را در اين كار يارى كنند)؛ تا این‌گونه دشمن را تا آنجا كه امكان دارد تحريك كند و به اصطلاح بر سر غيرت آورد، تا تمام قدرت‏ خود را به كار گيرد و پس از عجز و ناتوانى به طور مسلم بداند پديده‏اى كه با آن روبرو است يك پديده بشرى نيست؛ يك امر الهى است.

 

در اينجا اين سؤال مطرح مى‏شود: از كجا معلوم كه مثل قرآن را نياورده‏اند؟

نظرى به تاريخ اسلام پاسخ اين سؤال را روشن مى‏سازد، زيرا در داخل كشورهاى اسلامى در زمان پيغمبر اكرم (ص) و پس از او، حتى در خود مكه و مدينه مسيحيان و يهوديان سرسخت و متعصبى مى‏زيستند كه براى تضعيف مسلمانان از هر فرصتى استفاده مى‏كردند همچنين در ميان مسلمانان جمعى «مسلمان نما» كه قرآن مجيد آن‌ها را «منافق» نام نهاده، زندگى مى‏كردند كه رول جاسوسى بيگانگان بر عهده آنان بود (مانند آنچه درباره «ابو عامر» راهب و همدستان او از منافقان مدينه و چگونگى ارتباط آن‌ها با امپراطور روم در تواريخ نقل شده كه منتهى به ساختن «مسجد ضرار» در مدينه شد و آن صحنه عجيبى را كه قرآن در سوره «توبه» به آن اشاره كرده است به وجود آورد).

مسلماً اين دسته از منافقان و آن عده از دشمنان متعصب و سرسخت كه به دقت مراقب اوضاع مسلمين بودند و از هر جريانى كه به زيان مسلمانان بود استقبال مى‏كردند، اگر به چنين كتابى دسترسى پيدا كرده بودند براى در هم شكستن آن‌ها تا آنجا كه مى‏توانستند آن‌را نشر مى‏دادند و یا لااقل در حفظ و نگهداری‌اش می‏كوشيدند.

و لذا مى‏بينيم حتى افرادى كه به احتمال ضعيفى ممكن است به معارضه با قرآن برخاسته باشند، تاريخ نام آن‌ها را ضبط كرده است از جمله:

نام «عبداللَّه بن مقفع» را برده‏اند كه او كتاب «الدرة اليتيمة» را به همين منظور نوشته است.

در صورتى كه كتاب مزبور هم اكنون در اختيار ما است و چندين بار چاپ شده است و کوچک‌ترین اشاره‏اى در آن كتاب به اين مطلب نشده است، نمى‏دانيم چطور اين نسبت را به او داده‏اند!

نام «متنبى» احمد بن حسين كوفى شاعر را نيز در اين زمره ذكر كرده‏اند، كه ادعاي نبوت نموده است، در صورتى كه قرائن زيادى نشان مى‏دهد كه داعيه او بيشتر بلند پروازى، محرومیت‌های خانوادگى و حس جاه طلبى بوده است.

 «ابوالعلاى معرى» نيز متهم به اين امر شده است، گرچه از او سخنان زننده نسبت به اسلام نقل شده اما هيچ وقت داعيه مبارزه با قرآن را نداشته است، بلكه جملات جالبى درباره عظمت قرآن گفته است.

ولى «مسيلمه كذاب» از مردم يمامه مسلماً از كسانى است كه به مبارزه با قرآن برخاسته و به اصطلاح آياتى آورده است كه جنبه تفريحى آن بيشتر است، بد نيست چند جمله از آن‌ها را در اينجا بياوريم:

1- در برابر سوره «الذاريات»، اين جمله‏ها را آورده است.

 «والمبذرات بذراً والحاصدات حصداً و الذاريات قمحاً و الطاحنات طحنا والعاجنات عجناً و الخابزات خبزاً و الثاردات ثرداً واللاقمات لقما اهالة وسمناً» «1».

يعنى قسم به دهقانان و كشاورزان، قسم به درو كنندگان، قسم به جدا كنندگان كاه از گندم، قسم به جدا كنندگان گندم از كاه، قسم به خمير كنندگان، قسم به نان پزندگان، قسم به تريد كنندگان! قسم به آن كسانى كه لقمه‏هاى چرب و نرم برمى‏دارند!!

2- يا ضفدع بنت ضفدع، نقى ما تنقين، نصفك فى الماء و نصفك فى الطين، لاالماء تكدرين ولا الشارب تمنعين «1».

 «اى قورباغه دختر قورباغه! آنچه مى‏خواهى صدا كن! نيمى از تو در آب و نيمى ديگر در گل است، نه آب را گل آلود مى‏كنى، و نه كسى را از آب خوردن جلوگيرى مى‏نمایی»! «2»

 

پس چنانچه می‌دانیم يكي از جنبه‌های اعجاز قرآن در زمينه فصاحت و بلاغت است و در پايان براي اينكه بدانيم چرا نمی‌شود همانند قرآن را آورد، گفته ابوالعلاء معرّى (متهم به مبارزه با قرآن) را می‌آوریم كه مى‏گويد:

 «اين سخن در ميان همه مردم- اعم از مسلمان و غير مسلمان- مورد اتفاق است كه كتابى كه محمّد صلى الله عليه و آله آورده است، عقل‌ها را در برابر خود مغلوب ساخت و تاكنون كسى نتوانسته است مانند آن را بياورد، سبك اين كتاب با هيچ يك از سبک‌های معمول ميان عرب، اعم از خطابه، رجز، شعر و سجع كاهنان شباهت ندارد.

امتياز و جاذبه اين كتاب به قدرى است كه اگر يك آيه از آن در ميان كلمات ديگران قرار گيرد همچون ستاره‏اى فروزان در شب تاريك مى‏درخشد!»

 

1- اعجاز القرآن رافعي.

2- كتاب قرآن و آخرين پيامبر.

 

منبع: یک‌صد و هشتاد پرسش و پاسخ، آيت الله مكارم شيرازي.